ورود

ثبت




تاریخچه آرم دامپزشکی

تاریخچه آرم دامپزشکی

می دانید که شرکت ها، موسسات و حرفه های مختلف هر یک دارای آرم یا لوگویی مختص خود می باشند که مبین ماهیت و هویت آنهاست و البته دامپزشکی هم از این قاعده مستثنا نبوده و این حرفه ارزشمند نیز از آرم مخصوصی برخوردار است که اتفاقا این آرم از حیث سابقه و تاریخچه با پزشکی و داروسازی و علوم مرتبط، مشترک بوده و همگی زیرمجموعه هایی از علم طبابت می باشند.
 البته امروزه برای علم طبابت آرم های متعددی وجود دارد که توضیح آن از حوصله این مطلب خارج است، ولی برای حرفه دامپزشکی تنها یکی از این آرم ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است که در اینجا به بررسی این آرم پرداخته می شود. از نظر پیشینه تاریخی برای پیدایش آرم معروف علم طبابت در هر فرهنگ و ملیت پیشینه های مختلفی موجود است، اما اکثریت ملل، اساطیر یونان باستان را در مورد پیدایش این آرم مقدم و معتبرتر می دانند که در ادامه، به بررسی این آرم، هم در اساطیر یونان و هم در داستان های کهن ایرانی پرداخته خواهد شد.

پیشینه آرم در اساطیر یونان باستان:
اساطیر یونان و روم باستان، توضیحی درباره آفرینش جهان گذشته و حال است. در این اسطوره ها که مثل یک کتاب داستان است برای هر عمل و رفتار آدمی به یک خدا در آسمانها اشاره شده است.
مثلا اینکه خدای خدایان با خدای زمین ازدواج می کند و فرزندان آنها که خدای اقیانوس و خدای آتشفشان هستند به وجود می آیند. در این اسطوره ها خدای ابر، خدای حاصل خیزی، خدای شکار، خدای خشم، خدای بهداشت و خدای... وجود دارد و البته معلوم است که مذهب مردم یونان و روم باستان و حتی مذهب همه مردم پیش از پیدایش مذاهب آسمانی همین اسطوره ها بوده است. هر دسته یا هر صنف از مردم بر حسب نیازها یا علاقه شان یک یا چند خدا را ستایش می کردند و برای آنها نذورات و قربانی تقدیم می کردند تا توجه آن خدا را به مشکلات خودشان جلب کنند. مثلا کشاورزان خدای باران و شکارچیان خدای شکار را همیشه دعا می کردند تا در کارهایشان موفق باشند. در این میان، آسکلپیوس یا اسقلبیوس (Aesculapius) که فرزند آپولو (خدای موسیقی و خورشید) بود؛ خدای پزشکی به شمار می آمد.
عمه او دیانا خدای شکار بود و به همین جهت معابد بزرگ و متعدد به نام او و برای ستایش او بر پا شده بود که تقریبا کار بیمارستانهای امروزی را می کرد با این تفاوت که در دنیای قدیم بیماران برای گرفتن شفا از آسکلپیوس به معبد او رفته و در آنجا می خوابیدند تا شفای مجدد پیدا کنند. آسکلپیوس به باز گرداندن مردگان از مرگ و زنده کردن مجدد آنها معروف بود از همین روی او را با عصایی در دست مجسم می کردند که یک مار به دور آن حلقه زده بود و همانگونه که میدانید، مار در اسطوره های قدیمی (حتی در هند و چین) نشانه باروری بوده و مظهر تجدید حیات به شمار می آمد(به دلیل پوست اندازی مکرر). در معابد آسکلیپوس هم ماران مقدس را روی بدن بیمار قرار می دادند به این امید که مار نیروی حیاتی خود را به بدن بیمار بدمد و زندگی او را نجات دهد.
آسکلپیوس نشانگر جنبه درمانی دانش پزشکی است درحالیکه دخترانش هیگیه یا (نام او را با واژه بهداشت در زبان انگلیسی: hygiene مقایسه کنید)، مدیترینه و پاناسئا به ترتیب نمایانگر نیروهای بهداشت، پزشکی و درمان دردها هستند.
عصای آسکلپیوس با یک یا دو مار که به دور آن حلقه زده، علامت معابد خدای طبابت در یونان قدیم بوده است که کم کم در اروپای عصر حاضر نیز به نشانه فعالیت های پزشکی، داروسازی، دامپزشکی و... مورد استفاده قرار گرفت. البته داستان های مختلفی حول این عصا و مار ذکر شده است که یکی از آنها این است که زمانی که آسکلپیوس مشغول معالجه فردی بود که زئوس او را صاعقه زده بود، ماری وارد اتاق شد و او مار را با عصایش کشت، سپس مار دومی به درون اتاق آمد و گیاهی را در درون دهان مار اول نهاد و بدین ترتیب مار زنده شد. آسکلپیوس از همان گیاه برای معالجه ی آن فرد استفاده کرد!
پیشینه آرم در ایران کهن:
در داستان ها و حکایت های اصیل ایرانی هم در مورد این آرم مواردی ذکر شده که در اینجا به یکی از مشهورترین این حکایات پرداخته می شود.
می گویند در زمان ابوعلی سینا (پورسینا) شخصی مریض شد و به نزد وی برای معالجه رفت. بوعلی سینا با معاینه وی به او گفت که مریضی سختی دارد و دوایی هم برای آن موجود نیست و احتمالا تا سه روز آینده از دنیا خواهد رفت. مرد فوق العاده ناراحت و افسرده شد و به گمان اینکه سه روز بیشتر به پایان عمرش باقی نمانده قصد عزیمت به صحرا و بیابان کرد تا از خیال مرگ قدری آسوده شود و این سه روز نیز بگذرد. در راه چوپانی را دید. چوپان به او گفت: چرا از شهر خود دور می شوی؟ لااقل اگر هم قرار باشد از دنیا بروی خوب است در شهر خود و در میان اقوام خود باشی تا اینکه بدنت طعمه گرگها و حیوانات ولگرد شود. خلاصه چوپان مرد را راضی نمود که به شهر خود بازگردد اما به او گفت چون خسته و نحیف شده ای و من نیز باید به راه خود ادامه دهم سایه بانی را در اختیارت می گذارم تا در سایه آن قدری استراحت کنی و از شیری هم که تازه از گوسفندانم می دوشم بالای سرت می گذارم. قدری استراحت کن و شیر را بنوش و به شهرت بازگرد. چوپان رفت و مرد هم به خواب رفت. بعد از مدتی استراحت کاسه شیر را سرکشید و به سمت شهر خود بازگشت. رفت و برگشت او دو روز طول کشیده بود و یک روز هم در شهر سپری شد و با کمال تعجب، مرد حال خود را بهتر یافت. نزد بوعلی سینا رفت و گفت: ای حکیم تو گفتی که من سه روز دیگر بیشتر زنده نیستم اما حال من بهتر شده است. بوعلی سینا به وی گفت تعریف کن که در این سه روز چه کرده ای؟ مرد که جریان خود و چوپان را تعریف نمود، بوعلی به او گفت: در آن منطقه ماری وجود دارد که وقتی تو در خواب بودی زهرش را در شیر ریخته و تو آن را نوشیده ای و به این سبب است که حالت بهبود یافته.
و حتی از آن زمان به بعد به کسی که مریض است می گویند: بیمار(بی + مار) یعنی کسی که آن مار را ندارد!
استانداردهای آرم:
آرم دامپزشکی نیز همانند سایر آرم ها، لوگوها و نشان ها دارای استاندارد هایی است که با وجود اینکه در چند دهه اخیر آرم های متعدد و گوناگونی برای این حرفه طراحی شده، اما همه این آرم ها می بایست از استانداردهای موجود در طراحی این آرم تبعیت کنند که در اینجا به برخی از این استانداردها پراخته می شود. مثلا اینکه سر مار در این آرم می بایست از راست به چپ باشد چرا که در آرم سازمان جهانی بهداشت (WHO) و انجمن جهانی دامپزشکان و... نیز این استاندارد رعایت شده است. مثالی دیگر از این استانداردها این است که در آرم دامپزشکی ظرفی وجود ندارد که سر مار در آن قرار بگیرد و فقط مار به دور عصای آسکلپیوس پیچیده است. اما مهم ترین نکته در مورد این استانداردها این است که در آرم دامپزشکی حتما می بایست حرف V که نشانگر کلمه Veterinary است، در وسط آرم درج شده باشد.

منبع: irvet.ir


چاپ   ایمیل

نظرات (0)

هنوز نظری ارسال نشده است

  1. بهتر است نام و نظر خود را فارسی تایپ کنید ( برای انتشار سریع نظر یا افزودن فایل پیوست، باید وارد حساب کاربری خود شوید )
0 کاراکتر
پیوست (0 / 3)
انتشار موقعیت
کد تصویری را وارد کنید
رفتن به بالا